- پیره زال
- زن پیر پیره زن
معنی پیره زال - جستجوی لغت در جدول جو
- پیره زال
- پیرزال، پیر فرتوت، پیر سفیدمو. بیشتر دربارۀ زنان می گویند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تیره روز
پیر کودک عقل سالخورده طفل رفتار: می درد می دوزد این درزی عام جامه صد سالگان طفل خام... پیره طفلان شسته پیشش بهر کد تا بسعد و نحس اولاغی کند. (مثنوی)
پیر کم عقل که رفتارش مانند کودکان باشد، طفلی که چهرۀ چروکیده مانند چهرۀ پیران داشته باشد
زاده پیر پیر زاده، بهیئت پیران تولد یافته
زن پیر
زن سال خورده، پیرزن، زن پیر
آنکه از پدر و مادری سالخورده زاده و بدین سبب ضعیف و زشت باشد: چرا از سرمای کم متالم میشویکمگر پیر زایی، کسی که با موی سفید و بهیئت پیران ترنجیده پوست و زشت بدنیا آید
پیر فرتوت، پیر سفیدمو. بیشتر دربارۀ زنان می گویند